CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی علل و پیامدهای ناپایداری منابع آب کشاورزی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود

عنوان مقاله: بررسی علل و پیامدهای ناپایداری منابع آب کشاورزی در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود
شناسه ملی مقاله: null
منتشر شده در شرکت مدیریت منابع آب ایران در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

عبدالرضا رحمانی فضلی
سعید صالحیان

خلاصه مقاله:

هدف از انجام این پژوهش، بررسی علل و پیامدهای ناپایداری منابع آب در حوضه زاینده رود می باشد. در مورد علل وقوع ناپایداری منابع آب، تحولات اقلیمی، منابع و مصارف آب و گسترش سکونتگاه های انسانی از طریق تحلیل داده های طبقه بندی شده و نیز تحلیل تغییرات کاربری زمین در کل حوضه مورد بررسی قرار گرفته است. برای مطالعه پیامدهای فضایی
ناپایداری منابع آب از دو روش تحلیل تغییرات کاربری زمین (۲۰۱۴-۲۰۰۰) در کل حوضه و توزیع پرسشنامه در بخش پایین دست حوضه زاینده رود استفاده شده است. بررسی تحولات اقلیمی ایستگاه چلگرد به عنوان منبع اصلی تامین آب حوضه در بلندمدت، نشان از کاهش بارندگی، کاهش نسبت برف به کل بارش و افزایش دما بویژه در فصل پاییز نسبت به بلندمدت
دارد. بر این اساس منابع آب حوضه نیز با توجه به شرایط اقلیمی در نوسان بوده ولی روندی نسبتا کاهشی را نشان میدهد. مطالعه مصارف آب حوضه در مورد آبهای سطحی و زیرزمینی و در بخشهای صنعت، شرب و کشاورزی صورت پذیرفته است. در مورد آبهای سطحی، مصرف آب صنعت نسبتا ثابت بوده و سالانه حدود ۱۰۰-۹۰ میلیون متر مکعب آب اختصاص مییابد. تخصیص آب شرب به دلیل افزایش جمعیت و انتقال آب به مراکز سکونتگاهی خارج از حوضه، روند صعودی داشته و از ۶۱۴ میلیون متر مکعب سال ۶۹۷۷ به ۰۲۴ میلیون متر مکعب در سال ۶۹۳۱ رسیده و این روند افزایشی کماکان در حال ادامه است. ناپایداری منابع آب، بیشترین تاثیر مستقیم خود را بر بخش کشاورزی گذاشته و بسته به منابع آبی موجود سد، روند تخصیص آب به این بخش دارای نوسان بوده است. در صورت تخصیص آب به بخش کشاورزی در بخش میانی و پایین دست حوضه، رودخانه به صورت نسبتا کامل جریان دارد. در دهه اخیر به دلیل ناپایداری منابع آب کشاورزی، عملا بخشی از رودخانه خشک بوده و یا در ماه هایی از سال به صورت موقت آب جریان دارد. مطالعه منابع آب زیرزمینی حاکی از افزایش تعداد چاهها و حجم برداشت از آن، عمدتا به صورت غیرمجاز در دوره خشکی رودخانه و برای جبران کم آبی در بخش کشاورزی میباشد. بررسی گسترش سکونتگاه های انسانی در قالب تغییرات کاربری زمین نشان میدهد که کاربری «ساخت و ساز و مسکونی» در کل محدوده افزایش و «پوشش مرتعی» کاهش داشته است. کاربری «کشاورزی» روند متفاوتی داشته، به طوریکه در بالادست حوضه و از طریق پمپاژ آب رودخانه فعالیت کشاورزی و باغات توسعه یافته ولی در بخش های میانی و پاییندست به دلیل خشکی رودخانه سطوح زیادی از اراضی زراعی از بین رفته و کاهش یافته است. در واقع گسترش سکونتگاه های انسانی و عدم مدیریت بهینه فضایی در وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی حوضه موثر بوده و این امر خود پیامدهای ساختاری و کارکردی در محیط طبیعی و انسانی حوضه را به دنبال داشته است. ناپایداری منابع آب بیشترین تاثیر فضایی خود را در بخش پایین دست حوضه بر جای گذاشته، بر این اساس پیامدهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی آن در سکونتگاه های روستایی پایین دست مورد پژوهش قرار گرفته است. نتایج شاخصهای بعد محیطی در طیف لیکرت، میانگین ۴/۲۲، در بعد اقتصادی میانگین ۴/۲۴ و در بعد اجتماعی عدد ۴/۰۲ از ۵ به دست آمده که نشان از تاثیرات منفی ناپایداری منابع آب کشاورزی بر شاخص های محیطی، اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی حاشیه زاینده رود در بخش پایین دست حوضه دارد. 



صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1283655/