پایش تاثیرقرق و جمع آوری رواناب در روند خشکیدگی یا بهبود شادابی بلوط غرب در جنگلهای زاگرس در استان کرمانشاه

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1090744
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 419
تعداد صفحات: 114
سال انتشار: 1395

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

پدیده خشکیدگی جنگل های بلوط غرب (.Quercus sp)، چالش اصلی زیست محیطی منطقه زاگرس است که تقریبا سراسر این رویشگاه را در بر گرفته است و به همین دلیل توجه به راهکارهای فوری و کوتاه مدت مدیریتی از جمله نفوذ دادن رواناب سطحی و قرق کامل به عنوان دو گزینه مورد توجه است. هدف از اجرای پژوهش مقایسه اثرات بانکت و قرق در کاهش تنش خشیکی از طریق نفوذ دادن رواناب و ذخیره آن در خاک به منظور مقابله با خشکیدگی بلوط بود که در بخشی از جنگل های جنوب کرمانشاه موسوم به "کله زرد" به دلیل شدت خشکیدگی انجام یافت. پژوهش در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار به ابعاد 50×30 متر در یک دامنه جنگلی با شیب حدود 15 درصد و جهت جنوب شرقی با سازند زمین شناسی مارنی کشکان انجام یافت. تیمارها شامل قرق+بانکت هلالی، قرق، بانکت هلالی وشاهد بود. کناره های هر پلات با سنگ و خاک به ارتفاع تقریبی 30 سانتی متر محصور گردید. بانکتها بسته به وضعیت سطح زمین و آرایش درختان به شکل هلالی و منقطع به طول تقریبی 7 متر ، عمق 5/0 متر و فاصله تقریبی 4 متر از هم ایجاد شدند. پس از استقرار پلاتها پوشش سطح زمین برآورد و تعداد درختان سرپا و خشکیده هر پلات سرشماری گردید. خاک سطحی پلاتها در بدو شروع تحقیق مورد آزمایشات بافت، اسیدیته، آهک کل، عناصر غذایی، کربن آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و وزن مخصوص ظاهری قرار گرفت و در سال سوم 3 آزمایش آخر تکرار به منظور روندیابی تغییرات آنها تکرار گردید. همچنین در فواصل زمانی مختلف در 3 نقطه داخل بانکت، کناره بانکت و شاهد اقدام به اندازه گیری رطوبت خاک در عمقهای 10، 30 و 50 سانتیمتر با TDR گردید و نهایتا تجزیه آماری داده ها با نرم افزار SAS6.12 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که خشکیدگی در ابتدای شروع پروژه (سال 1390) حدود 30 درصد بود که بر اساس مشاهدات میدانی در سال بعد روند افزایشی توام با آثار بیماری و آفت زدگی داشت. ویژگیهای خاک کاربریها در سال اول با هم تفاوت معنی داری نداشند. نتایج بررسی رطوبت اندازه گیری شده نشان داد که میانگین رطوبت تجمع یافته در سال دوم بیشتر از سال سوم بود و بطور کلی میانگین ذخیره رطوبت داخل بانکت 2 برابر نقطه شاهد بود. مقایسه روند خشکیدگی سال سوم با سال اول نیز نشان داد که با اعمال تیمار بانکت+قرق تعداد 3 پایه از درختان خشکیده احیا (19 پایه در هکتار) و 37 پایه در هکتار نیز کمتر خشک شده بود (درمقایسه با تیمار شاهد) که در مجموع موجب نجات 57 پایه درختی در هکتار از پدیده خشکیدگی گردید. تیمار قرق گرچه موجب احیا پایه های خشکیده نگردید، اما موجب کاهش تشدید خشکیدگی به تعداد 38 پایه در هکتار گردید. تاثیر تیمار بانکت به تنهایی (بدون قرق) در کاهش خشکیدگی 6 پایه در هکتار است که تاثیر کمتر آن به دلیل عدم حفاظت آن بود. بررسی تغییر در ویژگی های خاک نیز نشان داد که میانگین مقدار کربن آلی تیمارهای اول دوم، سوم و چهارم به ترتیب 35/2، 40/2، 90/1 و 95/1 درصد در ابتدای شروع پژوهش بود که با هم اختلاف معنی داری نداشتند، اما در سال سوم به ترتیب 25/3، 90/2، 10/2 و 70/1 درصد بود که در تیمار بانکت+قرق بطور معنی داری بیشتر بود. مقایسه میانگین قطر خاکدانه ها در سال اول و سوم (t-tsts) نیز نشان داد که خاکدانه های درشت تر (5/1 و 6/4 میلی متر) در تیمار اول و دوم روند افزایشی داشت. همچنین وزن مخصوص ظاهری دو تیمار بانکت+قرق و قرق در سال سوم بطور معنی داری کاهش و رطوبت ذخیره شده آنها افزایش یافت. در این تیمارها تاج پوشش گیاهی و لاشبرگ نیز بطور چشمگیری افزایش یافت. در نهایت احداث بانکت توام قرق به عنوان گزینه مناسب افزاش رطوبت و موثر در کاهش پدیده خشکیدگی به عنوان یک رویکرد برای سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش تنشهای خشکی به منظور مقابله با پدیده خشکیدگی جنگل های زاگرس پیشنهاد می گردد.کلمات کلیدیبانکت هلالی، بلوط غرب، پدیده خشکیدگی، کله زرد، رطوبت خاک، ماده آلی