نویسندگی: اصطلاح شناسی فاقد مهندسی دانش؛ سازما ندهی دانش فنی و سامان دهی مفاهیم علمی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 341

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

VARNR01_036

تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1399

چکیده مقاله:

اصطلاح شناسی: به مثابه زیربنای هر دانشی در تلاش برای درک و یافتن روش ها و ضابطه های تعریفیِ واژه ها و اصطلاحات تخصصی علوم مختلف است؛ تا از آن طریق برای هر واژه و اصطلاحی توضیح و تعریفی کافی ارایه دهد. دست یابی به چنین هدفی نیازمند «دانش فنی» نظام مند و «مفاهیم علمی» ساختارمند است. در این صورت می توان بین اصطلاح شناسی و مهندسی دانش پیوند برقرار کرد. اصطلاح شناسی با ارایه ی رویکردی کارآمد به بیان «مفهوم»، به مثابه یک ماهیتِ متشکل از مجموعه ای از ویژگی ها برای ایجاد نظم ذهنی و برقراری ارتباط است. پس از درک کافی از مطابقت یک اصطلاح با مفهوم مرتبط، می توان آن اصطلاح را با آگاهی به یک مفهوم نسبت داد. در اینجا، اصطلاح شناسی «نوسنگی» به مثابه واژه ای جهان شمول و پرتکرار در دانش باستان شناسی، از دو منظر درزمانی و هم زمانی و برپایه ی دانش فنی و مفاهیم علمی مورد بحث، توضیح وتبیین قرار گرفته است. واژه ی نوسنگی به معنای «عصر سنگ جدید»، اصطلاحی ست که برای نخستین بار در 1865 م توسط سرجان لوباک و و به منظور اصلاح سیستم سه دوره ای تامسِن، ابداع شد. اگرچه لوباک فقط برپایه ی تغییر تکنولوژیکی در ادوات سنگی، و به درستی، از آن برای تشخیص و تفکیک «عصر سنگ صیقلی» از اعصار پیش و پس از آن استفاده کرده بود؛ اما این چایلد بود که-به رغم دانش بیشتر، بدون در نظر گرفتن اصطلاح شناسی در 1936 با بیان «انقلاب نوسنگی» به این اصطلاح جایگاهی رفیع در دانش باستان شناسی بخشید از آن زمان تاکنون، و عموما با پیروی از چایلد، بیشتر باستان شناسان از نوسنگی برای نامیدن دوره ای با بازه ی زمانی مشخص اما با تقدم و تاخر متفاوت برحسب موقعیت جغرافیایی، استفاده می کنند. دوره ای که امروزه با طیف وسیعی از گوناگون یها و پیچیدگی های تکنولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، ایدئولوژیکی، و... مشخص شده؛ بسیار بسیار فراتر از آن چیزی است که لوباک و همتایان تقریبا هم زمانش برای آن از عنوان نوسنگی استفاده کرده بودند. بنابراین، اصطلاح شناسی نوسنگی بدون مهندسی دانش در علم باستان شناختی معاصر، پرکاربرد اما ناکارآمد است، زیرا دانش فنی و نظام مفاهیم جدید را بازتاب نمی دهد.

نویسندگان

حمیدرضا قربانی

گروه باستان شناسی دانشکده هنر دانشگاه بیرجند