بررسی تاثیر تفکر سیستمی بر بهبود مستمر در سازمان با استفاده از روش الگوی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان)

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تفکر سیستمی بر بهبود مستمر در سازمان با استفاده از روش الگوی معادلات ساختاری در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان در شهرستان خواف استان خراسان رضوی می-باشد. این مقاله از نظر هدف، کاربردی، با توجه به ماهیت، توصیفی و از نظر روش، پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل نیروهایی فنی متخصص، مدیران، کارشناسان و خبرگان شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان می باشند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های تفکر سیستمی مدل استاندارد گلدمن (دارای پنج مولفه ی سلسله مراتب سازمانی، هم پایانی و چندپایانی، وابستگی اجزا، عوامل محیطی و کلی نگری) و پرسشنامه استاندارد بهبود مستمر طبقه بندی هیل و وینلیکسون (شامل سه مولفه ی گرایش به مشتری، گرایش به فرایند، بهبود مستمر در حوزه محصول و فرایند) استفاده گردید. برای امتیازدهی سوالات در پرسشنامه ها، طیف ۵ گزینه ای لیکرت، مورد استفاده قرار گرفت. در تحقیق حاضر به منظور انجام آمار توصیفی از نرم افزار SPSS ۲۵ و برای آمار استنباطی (تحلیل فرضیه و بررسی روابط بین متغیرها از تکنیک مد ل یابی معادلات ساختاری (SEM)) از نرم افزار LISREL ۸.۸۰ استفاده شده است. نتیجه بررسی فرضیه نشان می دهد که بین تفکر سیستمی و بهبود مستمر در سازمان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد و سازمانی که کارکنان آن از سطوح بالاتری از تفکر سیستمی برخوردار بوده اند عملکرد آن سازمان نیز در ارزیابی مطلوبتر بوده و دارای بهبود مستمر می باشند.

کلیدواژه ها:

تفکر سیستمی ، بهبود مستمر ، روش الگوی معادلات ساختاری ، صنایع معدنی فولاد سنگان