انگاره «دولت ملی» در بینش ژئوپلیتیک پسا مدرن (گذر از دولت محوری عصر مدرن)

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 114

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MAGIG-17-61_003

تاریخ نمایه سازی: 15 اسفند 1400

چکیده مقاله:

از گذشته تا به امروز دگرگونی های عملی و نظری بسیاری در گفتمان های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک رخ داده است. «دولت – ملت» که بحث هسته در مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است؛ به تبع این تحولات به طور طبیعی بی نصیب نمانده است. نوشتار حاضر با رویکرد تفسیری و بهره گیری از داده های کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سوال است که در گذار از ژئوپلیتیک مدرن به پسا مدرن، گفتمان «دولت- ملت» دچار چه تحول و تغییرات ماهیتی شده است؟ طبیعی است که در هر عصری گفتمانی با ویژگی های خاص خود حاکم باشد. مشخصه هایی چون: یکپارچگی، تک بعدی بودن، عینیت گرایی، قطعیت گرایی و مبنا گرایی که در گفتمان مدرنیته، باعث شده است که دولت مدرن، دولتی با ویژگی های خاص جغرافیایی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی، هویتی و ... باشد. حال آنکه به تبع از ویژگی های پستمدرنیته ]و گفتمان های حاکم بر آن[ چون: تکثر گرایی و عدم اطلاق، نفی روایتی خاص و... ؛ دولت به عنوان یک مرجع تام (حاکمیتی، امنیتی، قدرتی و...)، به هیچ وجه پذیرفته شدنی نیست. اجمالا هدف این پژوهش مقایسه و تببیین ابعاد و ارکان: اجتماعی (بعد ملت و ملی گرایی)، سیاسی (بعد حکومت)، حقوقی (بعد حاکمیتی)، دولت (کشور) در گذار از مدرن به پست مدرن است. در پایان به چالش و تهدیدهای دولت پست مدرن (پساسرزمینی) در این گذار اشاره خواهد شد.  

نویسندگان

سیدهادی زرقانی

دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.

ابراهیم احمدی

دانشجوی جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.