ارائه مدل ریاضی ارزیابی و تخصیص حجم سفارش به تامین کنندگان بر اساس رویکرد BWM و برنامه ریزی آرمانی (مطالعه موردی: شرکت پارس خزر)

یکی از مزیت های رقابت پایدار برای سازمان های تولیدی، کاراتر و اثربخشتر نمودن فعالیت های زنجیره تامین است. یکی از بخش های عمده این فعالیت ها که می تواند موجب صرفه جویی بسیار در هزینه های سازمانی شود، برون سپاری دقیق تامین و تدارکات سازمان است. یک سازمان درصورتی از نظر اقتصادی کارا خواهد بود که هم از نظر فنی و هم تخصصی کارا باشد. مدیریت زنجیره تامین تمامی فعالیت ها را به گونه ای هماهنگ می کند تا مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت و خدماتی قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آورند. از این رو در این پژوهش یک رویکرد بر اساس سیاست های تصمیم گیری به منظور انتخاب تامین کننده و تخصیص حجم سفارش به آنها معرفی شد. ابتدا براساس ارزیابی انجام شده ۳۹ شاخص کلیدی برای ارزیابی تامین کنندگان شناسایی شدند و بر اساس تحلیل محتوایی انجام شده به روش لاوشه ۲۵ شاخص کلیدی غربالگری شدند. باتوجه به بررسی های انجام شده مشخص شد که شرکت پارس خزر با تامین کنندگان متنوعی روبه رو است و نیاز به تحلیل شاخص های کلیدی همچون؛ تغییرات نرخ ارز و سهولت در ایجاد ارتباطات دارد. سپس براساس روش دلفی فازی از میان ۲۵ شاخص کلیدی موثر در سازمان مورد مطالعه، ۱۱ شاخص برگزیده شدند. براساس رویکرد BWM نشان داده شد که مولفه تغییرات نرخ ارز با وزن ۰/۲۴ در رتبه اول و شاخص کیفیت سیستم پشتیبانی با وزن ۰/۱۲ در رتبه دوم قرار گرفتند. براساس نتایج بررسی ها مشخص گردید که در شرکت پارس خزر به منظور حفظ تاب آوری زنجیره تامین، کل تقاضاهای مورد نیاز می بایست بین پنج تامین کننده پخش گردد و «تامین کننده شماره دو» با حجم ۳۶۰۰ واحد مواد اولیه، بیشترین سهم تامین تقاضا و «تامینکننده شماره یک» با سطح تامین ۴۰۰ عدد کمترین میزان را در بین تامین کنندگان شرکت پارس خزر دارد.

کلیدواژه ها:

ارزیابی تامین کنندگان ، شاخص های تاب آوری ، تخصیص حجم تقاضا