بنیان زروانی ناکشتن و به بند کشیدن ضحاک شاهنامه
محل انتشار: فصلنامه شعرپژوهی (بوستان ادب)، دوره: 9، شماره: 1
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 129
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JBASH-9-1_001
تاریخ نمایه سازی: 17 خرداد 1401
چکیده مقاله:
مطابق شاهنامه، آن گاه که فریدون بر ضحاک چیره می شود، دو بار اراده ی کشتن او می کند که هر دو بار سروش خجسته، فریدون را از کشتن ضحاک بازمی دارد و بند کردن او را بهتر می-داند. پیش از این، در توجیه و تحلیل نکشتن و به بند کشیدن ضحاک، گمان هایی زده شده است؛ اما نگارنده بر این نظر احتمالی است که اگر ایزد سروش به فریدون اجازه ی کشتن ضحاک نمی دهد، این برایند باوری زروانی در شاهنامه است. بر بنیان متن های زروان گرا (وزیدگی های زادسپرم، بندهش و مینوی خرد)، زروان از سویی فرمان روایی بر هستی را برای نه هزار سال (زمان کرانه مند) به اهریمن سپرده است و از سوی دیگر، او برای آفرینش جهان مادی، ابزاری از گوهر تاریکی خود به اهریمن می دهد که آن گوهر آز است و بی آن گوهر، جهان شکل نمی گیرد. در باور زروانی، آفرینش مادی دست آورد اهریمن و آز است و با شر، جهان مادی جهان می شود. ضحاک نیز در شاهنامه، نماد این جهانی اهریمن و تجسم آز (آزمند قدرت، خورش، آمیزش جنسی و در تقابل با مهر، خرد و نظم) است که بی آن، هستی از هم فروخواهد پاشید و کرانه مند به بی کرانه خواهد پیوست؛ کشته شدن ضحاک، پایان هستی و لغو پیمان زروان با اهریمن است؛ از این روی، ایزد سروش (درهم شکننده ی دیو آز) که مطابق با سروش یشت، موظف است نگاه بان پیمان میان دروند و اشون باشد، بر فریدون آشکار می شود تا پیمان زروان و اهریمن شکسته نشود و او را از کشتن ضحاک بازمی دارد.
نویسندگان
حمیدرضا اردستانی رستمی
هیات علمی/دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :