اثر میانجی جریان وجه نقد آزاد بر رابطه بین ساختار سرمایه و پرداخت مالیات در شرکت های پذیرفته شد در بورس اوراق بهادار تهران

تصمیم گیری در خصوص نحوه تامین مالی در دنیای اقتصاد رقابتی امروز، مبحثی مهم و چالش بر انگیز برای شرکت ها به شمار می آید وهمواره کانون توجه سرمایه گذاران و ذینفعان بوده است، که شرکت ها از چه منبعی تامین مالی کرده و این تامین مالی موجب ایجاد ارزش و رونق برایشرکت می شود یا خیر. در صورتی که باعث ایجاد رونق و همچنین افزایش ارزش شرکت ها شود سبب بوجود آمدن وجه نقد آزاد خواهد شد که تحققوجه نقد آزاد می تواند فرصت مناسبی جهت سرمایه گذاری در خود شرکت یا خارج شرکت شود. بر همین اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوالمی باشد که آیا جریان وجه نقد آزاد می تواند اثر میانجی بر رابطه بین ساختار سرمایه و پرداخت مالیات داشته باشد؟ در همین راستا با توجه به مبانینظری موجود در این زمینه به تدوین فرضیه ها پرداخته شده و داده های مربوط به ۱۰۸ شرکت در برهه زمانی ۱۳۹۳ الی ۱۳۹۷ جمع آوری و از روش پنلدیتا و تحلیل رگرسیون چند متغیره جهت تجزیه و تحلیل مدل های پژوهشی با استفاده از آزمون ها انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی بر این استکه ساختار سرمایه رابطه منفی و معنا داری با پرداخت مالیات و جریان وجه نقد آزاد دارد. علاوه برآن نتایج نشان داد جریان وجه نقد آزاد رابطه منفی و اثرمیانجی بر رابطه بین ساختار سرمایه و پرداخت مالیات دارد. به عبارتی در شرکتهایی با نسبت ساختار سرمایه بالا از طریق کاهش جریان وجه نقد آزاد،پرداخت مالیات را کاهش میدهد. یافته های این پژوهش می تواند در جهت آگاهی بخشیدن به استفاده کنندگان و سرمایه گذاران در جهت اتخاذتصمیمات اقتصادی مفید واقع شود.

کلیدواژه ها:

ساختار سرمایه ، جریان وجه نقد آزاد ، پرداخت مالیات