بررسی داستان «خلیل کافر» اثر جبران خلیل جبران بر پایه نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 157

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

INTCSH01_004

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1402

چکیده مقاله:

شناخت نیازهای انسان، راهگشای مشکلات و مبنای تصمیم گیری های وی در زندگیاست. در این حیطه پژوهش های فراوانی انجام شده است که یکی از آنها مربوط به سلسهنیازهای آبراهام مزلو، روانشناس آمریکایی می باشد. وی معتقد است انسان دارای پنج دستهنیاز است و این نیازها به ترتیب از قاعده هرم، عبارتند از: نیازهای فیزیولوژیک؛ نی از به امنیت،نیازهای اجتماعی، نیاز به احترام و در نهایت نیاز خودشکوفایی که در راس هرم قرار دارد.از نظر مزلو رسیدن به سطوح بالا، جز با پاسخگویی به نیازهای اولیه میسر نمی شود. پژوهشحاضر سعی دارد تا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مولفه های نظریهخودشکوفایی مزلو در داستان خلیل کافر اثر جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی بپردازد.داستان مذکور بیانگر سیر زندگی جوانکی بیست و دو ساله است که به نیازهای خود درسطوح مختلف واقف است و چون صومعه و راهبان او را از نیل به آنها بازم یدارند، برایتحقق آنها به پا م یخیزد و در این مسیر، انبوه انسان هایی را با خود همراه می سازد و نسبتبه نیازهایشان آگاه می کند. یافته های پژوهش مبین آن است که آگاهی و تلاش برای رسیدنبه حقوق انسانی دارای ارزش بوده و عامل رهایی از استبداد زمانه است، همانطور که خلیلپس از پشت سر گذاشتن مشقت هایی به پیروزی رسید و توانست با غلبه بر افکار جامعه ایاستبدادزده و ظلم پذیر درهای آگاهی و اندیشه را به روی مردم بگشاید و آنها را نسبت بهنیازهایی فراتر از خوراک و پوشاک حداقلی، آگاه سازد.

کلیدواژه ها:

آبراهام مزلو ، خودشکوفایی ، جبران خلیل جبران «خلیل کافر»

نویسندگان

امید جهان بخت لیلی

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه گیلان

سمیرا فرخی اصلی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه گیلان