بررسی رابطه سبک های فرزندپروری والدین و نگرش مذهبی اعلائم و نشانگان وسواس فکری- ناخودداری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه

هر خانواده ای شیوه فرزندپروری خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرند که شیوه های فرزندپروری می گویند.تاثیر دین را به هیچ عنوان نمی توان برعملکرد و رفتار واکنش های افراد در شرایط مختلف بی تاثیر دانست بلکه در بهداشت روانی حائز اهمیت است.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری والدین و نگرش مذهبی با علائم و نشانگان وسواس فکری-ناخودداری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاهمی باشد.این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است.جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاهمی باشد که تعداد۲۴۵ نفر از آنها بصورت تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدندو پرسشنامه های سبک فرزندپروری توسط بامریند(۱۹۷۲)و نگرش مذهبی آلپورت(۱۹۶۷) و مقیاس وسواس بازنگری شده ییل براون (۱۹۸۹) برای انجام پژوهش بین نمونه توزیع شد. برای تحلیل داده ها از دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک های فرزندپروری و بروز نشانگان وسواس و همچنین بین سبک های فرزندپروری و نگرش مذهبی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود داد.همچنین بین سبک اقتدار منطقی در والدین رابطه معکوس در کاهش نشانگان وسواس و رابطه مستقیم با نگرش مذهبی دانش آموزان دارد.شیوه فرزندپروری استبدادی والدین با نگرش مذهبی والدین رابطه مستقیمی وجود دارد، شیوه فرزندپروری آزادگرایانه والدین تاثیر مستقیمی بر بروز نشانگان وسواسی و رابطه معکوسی با نگرش مذهبی دانش آموزان دارد.لذا بهترین روشفرزندپروریوالدین برای افزایش نگرش مذهبی و کاهش بروز نشانگان وسواس روش مقتدرانه می باشد.

کلیدواژه ها:

سبک های فرزندپروری ، نگرش مذهبی ، نشانگان وعلایم وسواسی فکری- ناخودداری.