تدریس معکوس و میزان اثر آن بر ارتقای سطح تفکر جبری دانش آموزان دختر پایه هفتم در مبحث جبر و معادله

پژوهش حاضر با هدف « تدریس معکوس و میزان اثر آن بر ارتقای سطح تفکر جبری دانش آموزان دختر پایه هفتم در مبحث جبر و معادله» انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازنظر روش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش ۲ کلاس پایه هفتم از مدارس دخترانه اصفهان با تعداد ۲۵دانش آموز در هر کلاس هستند. در کلاسی که به عنوان گروه گواه است، تدریس به روش سنتی و معمول و در کلاسی که به عنوان گروه آزمایش است تدریس به روش معکوس انجام شده است. سپس به هر دو کلاس تکالیف یکسان در مورد عبارت های جبری در جهت سنجش تفکر جبری در مبحث جبر و معادله داده شده است. روایی محتوایی سوالات به روش (سی وی آر) بدست آمد و برای بررسی پایایی، از فرمول کودرریچاردسون اعتباریابی شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین گروه ازمایش و گواه در پیش آزمون و آزمون، در میزان توانایی دانش آموزان دختر پایه هفتم در میزان چهار بعد (تعمیم محاسبات ، تفکر تابعی ، زبان مدل سازی و اثبات جبری) در مبحث جبر و معادله تفاوت وجود دارد به عبارتی دانش آموزانی که با استفاده از تدریس معکوس آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که به روش معمول آموزش دیده بودند، توانایی بیشتری در تعمیم محاسبات ، تفکر تابعی ، زبان مدل سازی و اثبات جبری در مبحث جبر و معادله داشتند.

کلیدواژه ها:

تدریس معکوس ، اثبات جبری ، تعمیم محاسبات ، تفکرتابعی ، زبان مدلسازی