شناسایی ابعاد و مولفههای سیاستگذاری در نظام آموزش وپرورش

در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت مطالعات سیاستگذاری، سیاستگذاری در نظام آموزش وپرورش کمتر مورد توجه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفهها و ارائه الگوی سیاستگذاری در نظام آموزش وپرورش بود. روش پژوهش کیفی بود. مقالههای پژوهشی که از سه کلید واژه کودکان با نیازهای ویژه، سیاستگذاری، آموزش وپرورش در سال ۱۳۹۰-۱۴۰۰ استفاده کرده بودند، تحلیل شدند. بر اساس یافتههای پژوهش سیاستگذاری نظام آموزش وپرورش ایران از سه بعد تدوین با ۹ مولفه (شناخت مساله، شناخت ارزش ها و اسناد، شناخت مولفههای اصلی نظام آموزش وپرورش ، شناخت محیط، بهرهمندی از تجارب گذشته، نیروی انسانی درون سازمانی و برون سازمانی، شایستگیهای مدیران ارشد، منابع و ملزومات پیش از اجرا)، اجرا با ۳ مولفه (حوزه راهبری، حوزه عملیاتی و شرایط محیطی و زمینهای) و ارزیابی با ۴ مولفه (ارزیابی درونداد، فرایند، برونداد و پیامدها) تشکیل شده است. با توجه به یافتهها، مسئولان و متولیان خط مشیگذاری در نظام آموزش وپرورش ایران میتوانند با به کارگیری یک تیم تحلیلگر و تشکیل کمیتههای خبرگی از سکانداران، مدل پیشنهادی را سرلوحه کار خود قرار دهند و در خط مشیگذاری، ابعاد و مولفههای شناسایی شده را در نظر داشته باشند و در بر طرف کردن محدودیتهای انسانی و سازمانی بکوشند.

کلیدواژه ها:

سیاستگذاری ، خط مشیگذاری ، نظام آموزش وپرورش ، فراترکیب