مقایسه ساختار روایت با رویکرد بلاغت در تیمورنامه هاتفی جامی و شاهنامه فردوسی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 635

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP02_131

تاریخ نمایه سازی: 22 دی 1396

چکیده مقاله:

هاتفی جامی از شاعران عهد تیموری و شهره به نظیره گویی است. از میان آثار وی، تیمورنامه، بیش از سایرین قابلاعتناست. از سویی اثری حماسی-تاریخی با دقت و حک و اصلاحات در مدت چهل سال سروده شده است به علاوهسرایش اثری با محتوای جدید نسبت به محتوای کمابیش تقلیدی و یکسان کتب غنایی اش، در قیاس با نظامی، هاتفینوآوری هایی را در حوزه پرداختن به ماجراها و بلاغت سخن، در حین آفرینش اثر نمایان می کند. هر چند شاعر خرگرد،بیش از همه نظامی را پیشوای خود قرار می دهد و قصد دارد چون او خمسه ای بسراید ، اما در ساختار روایت در تیمورنامه،اعتنای خاصی به شاهنامه و سبک فردوسی دارد. این توجه ویژه از آنجا نشات می گیرد که فردوسی نمونه اعلای ساختاردر داستان حماسی و در عین حال بیان بلیغ و گیراست. آنچه بیش از همه موجب می شود اثر هاتفی در خور توجه مردمباشد، تقلید او در عین نوآوریست. شاعران بسیاری در تاریخ ادبیات از فردوسی یا نظامی تقلید کرده اند. مقلدان صرفجایگاهی در اذهان مردم نداشته و تنها نامی در کتب تاریخ ادبیات از آنها مانده است و این شعرای مقلد-نوآور هستند کهبا بهره گیری از آموزه های ادبی و فرهنگی شعرای بزرگ،دست به آفرینش آثاری ارزشمند زده اند که در طول تاریخنامشان را جاوید ساخته است.در این مقاله به بررسی ساختار روایت در تیمور نامه و شاهنامه فردوسی با تکیه بر ظرایفبلاغی و توجه به نظریه روایت شناسی ولادیمیر پراپ، از بزرگان صورت گرایی روس، که آغازگر روایت شناسی نوینبه شمار می رود، پرداخته شده است. هاتفی در سرایش ساختارهای خرد پیرو الگویی روایی است که با نظریه پراپ نزدیکیزیادی دارد. در قیاس این دو اثر تکیه ما بر بلاغت بوده است تا بتوانیم ظرایف فرهنگ و ادب ایرانی را نیز نمایان سازیم.

نویسندگان

نیلوفرسادات عبدالهی

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران