بررسی نقش عناصر گوناگون روایت در داستان سیاوش

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 362

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHAHNAMEH01_030

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

شناخت روایت وتحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، از راهکارهای اساسی نقد وتحلیل ادبیات داستانی به شمار می آید. تعداد زیادی از داستانهای منظوم فارسی نیز در پیوند ناگسستنی با روایت پدید آمده اند. بررسی روایت در داستان معروف سیاوش در شاهنامه میتواند از دیدگاه های متفاوتی صورت پذیرد. ظاهرا و بنا به تحلیل اکثر منتقدان، شیوه داستان پردازی فردوسی در این داستان اینگونه است که وی شخصیتی به نام سیاوش را در نظر گرفته است و سپس حوادث ، وضعیت و موقعیت هایی را برای گسترش این شخصیت انتخاب کرده است، اما با نگاهی موشکافانه تر میتوان گفت که داستانپرداز بزرگ، فردوسی، بیشتر به روایت حوادث و علل وقایع و آنگاه به روایت خود وقایع، که در واقع یک واقعه بیشتر نیست، میپردازد. واقعه ای که محصول تضاد دو خویشکاری خیانت و وفاداری است. این الگویی است که در داستانهای بسیاری مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، واقعه، حوادث و علل آن از مهمترین عناصر روایت در این داستان هستند.

نویسندگان

محمدجواد عرفانی بیضایی

استادیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور