مولفه های توزیع عادلانه آموزش در کشور

24 فروردین 1403 - خواندن 4 دقیقه - 67 بازدید


 پایه و اساس هر جامعه بسته به تعلیم و تربیت افراد آن جامعه است و شکل گیری شخصیت نسل جدید به عوامل درونی و بیرونی بستگی دارد. پایه و اساس هر جامعه بسته به تعلیم و تربیت افراد آن جامعه است و شکل گیری شخصیت نسل جدید به عوامل درونی و بیرونی بستگی دارد.

 مهمترین عامل در تعلیم و تربیت مدرسه و خانواده بوده و با نفوذترین فرد در این عوامل که در دانش آموز تاثیرگذار است معلمان هستند. متاسفانه در مناطق دور افتاده به علت عدم وجود اینترنت و گوشی همراه و به سبب بی بضاعتی خانواده ها دانش آموزان ضربه سنگین آموزشی خورده و در زمانی که وضعیت کشور در زمان کرونا قرمز بود و معلمان قادر به حضور در مدارس نبودند دانش آموزان از تحصیل عقب ماندند.

دلیل دیگر عقب ماندگی تحصیلی این دانش آموزان بی سوادی والدین در این مناطق است معلمان با داشتن مهارت و آموزش مناسب با خلاقیت و کمترین امکانات می توانند بهترین آموزش ها را به دانش آموزان ارائه دهند.

در دوره ابتدایی دانش آموز قوه استدلال و انتزاعی ندارد و باید آموزش ها به صورت عینی و ملموس باشد و همراه با بازی و یادگیری تا نتیجه خوبی بر داشته باشد.

 راه حل و راهکار بست عدالت آموزشی در مناطق محروم عدالت آموزشی بنیان فکر و فرهنگ یک جامعه است و اگر در یک سیستم آموزشی حاکم باشد فرهنگ آن جامعه متوازن و پایدار خواهد بود در بستر این فرهنگ متوازن بالندگی فکری اقتصادی سیاسی رشد می کند.

 با عدالت آموزشی یک سو نگری و یک جانبه نگری رنگ می بازد و زمینه بروز استعدادها فراهم می شود باید همه شهروندان کشور با هر وابستگی زبانی نژادی قومی به یک نسبت مهربانی دریافت کنند و صادقانه زمینه برخورداری آنها از امکانات آموزشی فراهم شود.

 مولفه اول - توزیع امکانات در مناطق محروم باید عادلانه باشد و شایسته نیست دانش آموزانی در مدارسی با آخرین فناوری روز آموزشی دنیا درس بخوانند و گروهی در کلاس های کپری نمناک یا در مدارس خشتی و گلی یا چادری حاضر شوند. پس فضا و تجهیزات مناسب بدیهی ترین فرصت برای اجرای عدالت آموزشی است به همین دلیل کمترین کار در اختیار گذاشتن اینترنت رایگان برای این گروه می باشد.

 مولفه دوم - در این مناطق به کارگیری نیروی انسانی ماهر و تحصیل کرده و مجرب می باشد که از ضرورت های تحقق این عدالت آموزشی است تا از فقر فرهنگی جلوگیری شود.


 مثلا شایسته نیست که معلم با تجربه در کلاس شهرها خدمت کنند و برای مناطق عشایری سرباز معلم ها را فرستاد و همچنین برای ایجاد انگیزه این معلم باید در تخصیص امتیازات ویژه گام برداشت 

مولفه سوم- می تواند متناسب سازی برنامه آموزشی باشد. تدوین کتب درسی متناسب با موقعیت و شرایط استان ها می تواند ما را به عدالت آموزشی مناسب سوق دهد.

 دلیلی ندارد که دانش آموزان عشایر همان کتابی را آموزش ببینند که در شمال شهر تهران هم تدریس می شود.اینگونه آموزش بسیار دلچسب تر خواهد بود.

 مولفه چهارم- ساعت آموزشی کلاس های درس است. در مناطق محروم معمولا بسیاری از کلاس ها به صورت چند پایه و با تعداد اندک دانش آموزان تشکیل می شود برای همین ضرورتی ندارد همان میزان ساعت درسی در شهرها با تعداد استاندارد دانش آموزان در مناطق محروم یکسان اجرا شود.

 مولفه پنجم- می تواند ایجاد زمینه مناسب برای تحصیل دختران و پسران بازمانده از تحصیل باشد، چرا که کار و تلاش برای امرار معاش باعث شده آنان نتوانند بدون دغدغه به تحصیل ادامه دهند. در اینجا دولت باید با گسترش مدارس شبانه روزی بیشتر در مناطق روستایی و عشایری زمینه تحصیل این قشر را فراهم کند.

 و در پایان امکاناتی چون تغذیه رایگان پوشاک رایگان امکانات اولیه آموزشی ارسال کیف و کتاب های رایگان وسایل آزمایشگاهی مناسب لوازم التحریر مناسب و رایگان می تواند همان عدالت آموزشی برای شناسایی استعدادهای نهفته در مناطق محروم که شاید فرد بزرگی در جامعه ما بشوند باشد.

آموزش و پرورشعدالت آموزشی مناطق محروم